ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
در دل بیخبران جز غم عالم غم نیست
در غم عشق تو ما را خبر از عالم نیست
هرچه را خواهی بگیر از ما ولی غم را مگیر
غم دوای دردهای ماست مرهم را مگیر..
سرباز نه، این برادران سردارند
پس این شهدا هنوز لشکر دارند
نی از تو حیات جاودان میخواهم
نی عیش و تَنعُّم جهان میخواهم
خداوندا به ذات کامل خویش
به دریاهای لطف شامل خویش
ای دوای درون خستهدلان
مرهم سینۀ شکستهدلان
ای وجود تو اصل هر موجود
هستی و بودهای و خواهی بود
شادی ندارد آنکه ندارد به دل غمی
آن را که نیست عالم غم، نیست عالمی
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد
تا چند عمر در هوس و آرزو رود
ای کاش این نفس که بر آمد فرو رود