ابرازِ دوستی، به حقیقت زیارت است
آری مرامِ اهل محبت، زیارت است
میرسد پروانهوار آتشبهجانِ دیگری
این هم ابراهیمِ دیگر در زمانِ دیگری!
نوربخش يقين و تلقين اوست
هم جهانبان و هم جهانبين اوست
هر دم از دامن ره، نوسفری میآمد
ولی این بار دگرگون خبری میآمد
دین را حرمیست در خراسان
دشوار تو را به محشر آسان
با حسرت و اشتیاق برمیخیزد
هر دستِ بریده، باغ برمیخیزد
بیهوده مکن شکایت از کار جهان
اسرار نمیشوند همواره عیان
هر منتظری که دل به ایمان دادهست
جان بر سر عشق ما به جانان دادهست
قلبی که در آن، نور خدا خواهد بود
در راه یقین، قبلهنما خواهد بود
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همان ره که توأم راهنمایی
در ماه خدا که فصل ایمان باشد
باید دل عاشقان، گلافشان باشد