آهن شدهایم و دلمان سنگ شده
دلسنگی ما بی تو هماهنگ شده
باید از فقدان گل خونجوش بود
در فراق یاس مشكیپوش بود
فکری به حال ماهی در التهاب کن
بابا برای تشنگی من شتاب کن
این بار، بار حج خود را مختصر برداشت
آن قدر که گویا فقط بال سفر برداشت
«با هر قدم سمت حرم لبیک یا زینب
در عشق سر میآورم لبیک یا زینب...»