امشب ز غم تو آسمان بیماه است
چشم و دل ما قرین اشک و آه است
الهی به مستان میخانهات
به عقلآفرینان دیوانهات
تا آسمانت را کمی در بر بگیرد
یک شهر باید عشق را از سر بگیرد
باز هم اربعین رسیده بیا
باز هم از تو بیخبر ماندم
هجده بهار رفت زمین شرمسار توست
آری زمین که هستی او وامدار توست
هرچند در شهر خودت تنهایی ای قدس
اما امید مردم دنیایی ای قدس