همین که بهتری الحمدلله
جدا از بستری، الحمدلله
اگرچه در نظرت آنچه نیست، ظاهر ماست
سیاهجامۀ سوگت لباس فاخر ماست
عشق با نامِ شما درصددِ تاختن است
نام تو معنی دل بردن و دل باختن است
تو با حقّی و حق با توست؛ حق پشت و پناه تو
بدیها دور بادا از وجود خیرخواه تو
سکه شدن و دو رو شدن آسان است
آلودۀ رنگ و بو شدن آسان است
لالۀ سرخی و از خون خودت، تر شدهای
بیسبب نیست که اینگونه معطر شدهای
کسی محبت خود یا که برملا نکند
و یا به طعنه و دشنام اعتنا نکند
تا در حریم امن ولا پا گذاشتهست
پا جای پای حضرت زهرا گذاشتهست
رفتی سبد سبد گل پرپر بیاوری
مرهم برای زخم كبوتر بیاوری
منظومهٔ دهر، نامرتب شده بود
هم روز رسیده بود هم شب شده بود
خانههای آن کسانی میخورد در، بیشتر
که به سائل میدهند از هرچه بهتر بیشتر