همین که بهتری الحمدلله
جدا از بستری، الحمدلله
بُرونِ در بنه اینجا هوای دنیا را
درآ به محفل و برگیر زاد عقبا را
خدایا رحمتی در کار من کن
به لطف خود هدایت یار من کن
کسی محبت خود یا که برملا نکند
و یا به طعنه و دشنام اعتنا نکند
مهر خوبان دل و دین از همه بیپروا برد
رخ شطرنج نبرد آنچه رخ زیبا برد
منظومهٔ دهر، نامرتب شده بود
هم روز رسیده بود هم شب شده بود
خانههای آن کسانی میخورد در، بیشتر
که به سائل میدهند از هرچه بهتر بیشتر