تا با حرم سبز تو خو میگیرم
در محضر چشمت آبرو میگیرم
میشود دست دعای تو به باران نرسد؟!
یا بتابی به تن پنجرهای جان نرسد؟!
بر ساحلى غریب، تویى با برادرت
در شعلۀ نگاه تو پیدا، برادرت
دشتی پر از شقایق پرپر هنوز هست
فرق دو نیم گشتۀ حیدر هنوز هست
بوی ظهور میرسد از کوچههای ما
نزدیکتر شده به اجابت دعای ما