حاجیان آمدند با تعظیم
شاکر از رحمت خدای رحیم
شبی ابری شدم سجاده را با بغض وا کردم
به باران زلال چشمهایم اقتدا کردم
خبر پیچید تا کامل کند دیگر خبرها را
خبر داغ است و در آتش میاندازد جگرها را
کارش میان معرکه بالا گرفته بود
شمشیر را به شیوهٔ مولا گرفته بود