هنوز داشت نفس میکشید؛ دیر نبود
مگر که جرعۀ آبی در آن کویر نبود
چگونه وصف کنم شاعرانه کیست علی؟
شبیه نیست به غیر از خودش؛ علیست علی
تا با حرم سبز تو خو میگیرم
در محضر چشمت آبرو میگیرم
گفتند به من که از سفر میآیی
من منتظرم، بگو اگر میآیی
بر ساحلى غریب، تویى با برادرت
در شعلۀ نگاه تو پیدا، برادرت
کوچههامان پر از سیاهی بود
شهر را از عزا درآوردند
ای ولی عصر و امام زمان
ای سبب خلقت کون و مکان
حی علی الفلاح که گل کرده بعثتش
باید نماز بست نمازی به قامتش