ای حرمت قبلۀ مراد قبایل!
وی که بوَد قبله هم به سوی تو مایل
گفتند به من که از سفر میآیی
من منتظرم، بگو اگر میآیی
با ظلم بجنگ، حرف مظلوم این است
راهی که حسین کرده معلوم این است
موسایی و صد جلوه به هر طور کنی
هر جا گذری، حکایت از نور کنی
کوچههامان پر از سیاهی بود
شهر را از عزا درآوردند
هر کس به سایۀ تو دو رکعت نماز کرد
با یک قنوت هر چه گره داشت، باز کرد
از کوی تو ای قبلۀ عالم! نرویم
با دست تهی و دل پُر غم نرویم
کنار دل و دست و دریا، اباالفضل
تو را دیدهام بارها، یا اباالفضل
بشکستهدلی، شکسته میخواند نماز
در سلسله، دستبسته میخواند نماز
گل بر من و جوانى من گریه مىکند
بلبل به همزبانى من گریه مىکند
جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم
حی علی الفلاح که گل کرده بعثتش
باید نماز بست نمازی به قامتش