ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
صبحت به تن عاطفه جان خواهد داد
زیبایی عشق را نشان خواهد داد
ز رویت نه تنها جهان آفریدند
به دنبال تو کهکشان آفریدند...
طنین «آیۀ تطهیر» در صدایش بود
مدینه تشنۀ تکرار ربّنایش بود
تا آسمانت را کمی در بر بگیرد
یک شهر باید عشق را از سر بگیرد
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد
هجده بهار رفت زمین شرمسار توست
آری زمین که هستی او وامدار توست