شدهست خیره به جاده دو چشم تار مدینه
به پیشوازی تنهاترین سوار مدینه
این اشکهای داغ را ساده نبینید
بَر دادن این باغ را ساده نبینید
حاجیان آمدند با تعظیم
شاکر از رحمت خدای رحیم
اَلسَّلام ای سایهات خورشید ربّ العالمین
آسمانِ عزّ و تمکین، آفتاب داد و دین
افزون ز تصور است شیداییِ من
این حال خوش و غم و شکیبایی من