ای شهید بیگناه
ای شهید مشهد چراغ
شنیدم از لب باد صبا حسین حسین
نوای ما، دم ما، شور ما، حسین حسین
حسود حُسن تو برگ گل است، شبنم هم
اسیر عصمت تو آسیهست، مریم هم
خورشید! بتاب و برکاتی بفرست
ای ابر! ببار آب حیاتی بفرست
فرق دارد جلوهاش در ظاهر و معنا حرم
گاه شادی، گاه غم دارد برای ما حرم
عمریست گفتهایم به عشق تو یا علی:
«یا مَظهرَ العَجائِبُ یا مرتضی علی»
به باران فکر کن... باران نیاز این بیابان است
ترکهای لب این جاده از قحطی باران است
یا ازلیَّ الظُّهور، یا ابدیَّ الخفا
نورُک فوقَ النَّظر، حُسنُک فوقَ الثنا
ما طائر قدسیم، نوا را نشناسیم
مرغ ملکوتیم، هوا را نشناسیم
رسیدم دوباره به درگاه شاهی
چه شاهی که دارد ز شاهان سپاهی...
نه از لباس کهنهات نه از سرت شناختم
تو را به بوی آشنای مادرت شناختم
چشم خود را باز کردم ابتدا گفتم حسین
با زبانِ اشکهای بیصدا گفتم حسین