ای حرمت قبلۀ مراد قبایل!
وی که بوَد قبله هم به سوی تو مایل
با ظلم بجنگ، حرف مظلوم این است
راهی که حسین کرده معلوم این است
موسایی و صد جلوه به هر طور کنی
هر جا گذری، حکایت از نور کنی
هر کس به سایۀ تو دو رکعت نماز کرد
با یک قنوت هر چه گره داشت، باز کرد
از کوی تو ای قبلۀ عالم! نرویم
با دست تهی و دل پُر غم نرویم
خدایا رحمتی در کار من کن
به لطف خود هدایت یار من کن
گل بر من و جوانى من گریه مىکند
بلبل به همزبانى من گریه مىکند
بر دامن او، گردِ مدارا ننشست
سقّا، نفسی ز کار خود وا ننشست