بهنام آنکه جان را فکرت آموخت
چراغ دل به نور جان برافروخت
ای صفت خاص تو واجب به ذات
بسته به تو سلسلۀ ممکنات
به کعبه رفتم و زآنجا هوای کوی تو کردم
جمال کعبه تماشا به یاد روی تو کردم...
یا شب افغان شبی یا سحر آه سحری
میکند زین دو یکی در دل جانان، اثری
سلامٌ علی آل طاها و یاسین
سلامٌ علی آل خَیرِ النَّبِیِّین
بر عهد بزرگ خود وفا کرد عمو
نامرد تمام کوفیان، مرد عمو