به نام آنکه مستغنیست بالذّات
«بَدیعُ الاَرض» و «خلّاقُ السماوات»
کعبه اسم تو، منا اسم تو، زمزم اسم توست
ندبه اسمِ تو، شفا اسم تو، مرهم اسم توست
فارغ نگذار نَفْس خود را نَفَسی
تا بندهٔ نفس سرکشی در قفسی
با پای سر به سِیْر سماوات میرویم
احرام بستهایم و به میقات میرویم
آنسو نگران، نگاه پیغمبر بود
خورشید، رسول آه پیغمبر بود