الهی اکبر از تو اصغر از تو
به خون آغشتگانم یکسر از تو
ای ز داغِ تو روان، خون دل از دیدۀ حور!
بیتو عالم همه ماتمکده تا نفخۀ صور
آسمان بیشک پر از تکبیرة الاحرام اوست
غم همیشه تشنۀ دریای ناآرام اوست
نام تو عطر یاس به قلب بهار ریخت
از شانههای آینه گرد و غبار ریخت
به رغم سیلی امواج، صخرهوار بایست
در این مقابله چون کوه استوار بایست!
گفت: ای گروه! هر که ندارد هوای ما
سر گیرد و برون رود از کربلای ما...