الهی اکبر از تو اصغر از تو
به خون آغشتگانم یکسر از تو
امشب ز غم تو آسمان بیماه است
چشم و دل ما قرین اشک و آه است
ای ز داغِ تو روان، خون دل از دیدۀ حور!
بیتو عالم همه ماتمکده تا نفخۀ صور
پس از قرنها فاصله تا علی
نشستهست در خانه تنها، علی
گفت: ای گروه! هر که ندارد هوای ما
سر گیرد و برون رود از کربلای ما...