آن لاله که عشق و خون بهارش بودند
گلهای مدینه داغدارش بودند
روح والای عبادت به ظهور آمده بود
یا که عبدالله در جبههٔ نور آمده بود؟
آن کشته که دین زنده به نامش باشد
پاینده نماز از قیامش باشد
ای آفتاب حُسن به زیباییات سلام
وی آسمان فضل به داناییات سلام
محبوب رضاست هرکه دلريشتر است
از کعبه صفای اين حرم بيشتر است
گر زنده دلی مرام تکریم بگیر
ور مرده دلی مجلس ترحیم بگیر
ای نام تو شَهد سخنم یا الله
آرام دل و جان و تنم یا الله
خزان نبیند بهار عمری که چون تو سروی به خانه دارد
غمین نگردد دلی که آن دل طراوتی جاودانه دارد
ای دوست ز رحمت، دلِ آگاهم ده
در ماه دعا سیرِ الی اللّهم ده
کیست امشب حلقه بر در میزند
میهمانی، آشنایی، محرمی؟
در نام رقیه، فاطمه پنهان است
از این دو، یکی جان و یکی جانان است
ماه مولا شد حدیث طیر را با ما بخوان
در ولایش آشنا و غیر را با ما بخوان
گر نگاهی به ما كند زهرا
دردها را دوا كند زهرا
ای باخبر ز درد و غم بیشمار من!
برخیز و باش، فاطمه جان، غمگسار من
سلام فاطمه، ای جلوۀ شکیبایی
که نور حُسن تو جان میدهد به زیبایی