جان داد که در امان ببیند ما را
خالی کند از یزیدیان دنیا را
حرمت خاک بهشت است، تماشا دارد
جلوۀ روشنی از عالم بالا دارد
آهن شدهایم و دلمان سنگ شده
دلسنگی ما بی تو هماهنگ شده
در حجم قنوتها دعا تعطیل است
یاد از تو - غریب آشنا! - تعطیل است
بیمار کربلا، به تن از تب، توان نداشت
تاب تن از کجا، که توان بر فغان نداشت