شب به شب ماه به یاد لب عطشان حسین
میکشد آه به یاد لب عطشان حسین
از روی توست ماه اگر اینسان منوّر است
از عطر نام توست اگر گل، معطّر است
کعبه اسم تو، منا اسم تو، زمزم اسم توست
ندبه اسمِ تو، شفا اسم تو، مرهم اسم توست
عاشقان را سر شوريده به پيكر عجب است
دادن سر نه عجب، داشتن سر عجب است!
مردان غیور قصّهها برگردید
یک بار دگر به شهر ما برگردید
رفتم من و، هوای تو از سر نمیرود
داغ غمت ز سینهٔ خواهر نمیرود
با پای سر به سِیْر سماوات میرویم
احرام بستهایم و به میقات میرویم