وقتی خدا بنای جهان را گذاشته
در روح تو سخاوت دریا گذاشته
ای خوشا در راه اقیانوس طوفانی شویم
در طواف روی جانان غرق حیرانی شویم
از عشق بپرسید، که با یار چه کردند؟
با آن قد و بالای سپیدار، چه کردند
سنگها آینهها نام تو را میخوانند
اهل دل، اهل صفا، نام تو را میخوانند...
کعبه اسم تو، منا اسم تو، زمزم اسم توست
ندبه اسمِ تو، شفا اسم تو، مرهم اسم توست
ای تا به قیامت علم فتح تو قائم
سلطان دو عالم، علی موسی کاظم
دل اگر تنگ و جان اگر خستهست
گاه گاهی اگر پریشانیم
طلوعت روشنی بخشیده هر آیینه ایمان را
نگاهت آیه آیه شرح داده بطن قرآن را
با پای سر به سِیْر سماوات میرویم
احرام بستهایم و به میقات میرویم