ای حرمت قبلۀ مراد قبایل!
وی که بوَد قبله هم به سوی تو مایل
وانهادهست به میدان بدنش را این بار
همره خویش نبردهست تنش را این بار
گل بر من و جوانى من گریه مىکند
بلبل به همزبانى من گریه مىکند
صبوری به پای تو سر میگذارد
غمت داغها بر جگر میگذارد
وقتی سکوت سبز تو تفسیر میشود
چون عطرِ عشق، نام تو تکثیر میشود