ای کاش فراغتی فراهم میشد
از وسعت دردهای تو کم میشد
با کلامُ اللهِ ناطق همکلام!
ای سکینه! بر کراماتت سلام!
در وسعت شب سپیدهای آه کشید
خورشید به خون تپیدهای آه کشید
ای مرهم زخم دل و غمخوار پدر!
هم غمخور مادری و هم یار پدر
ماهی که یادگار ز پنج آفتاب بود
بر چهرهاش ز عصمت و عفت نقاب بود