پس تو هم مثل همسرت بودی؟!
دستبسته، شکسته، زندهبهگور
تابید بر زمین
نوری از آسمان
و کاش مرد غزلخوان شهر برگردد
به زیر بارش باران شهر برگردد
تو قلّهنشین بام خوبیهایی
تنها نه نشان که نام خوبیهایی
شعری به رسم هدیه... سلامی به رسم یاد
روز تولد تو سپردم به دست باد
فریاد اگرچه در تو پنهان بودهست
خورشید تکلّمت فروزان بودهست