تا با حرم سبز تو خو میگیرم
در محضر چشمت آبرو میگیرم
من كیستم؟ کبوتر بیآشیانهات
محتاج دستهای تو و آب و دانهات
پس تو هم مثل همسرت بودی؟!
دستبسته، شکسته، زندهبهگور
هیچ کس نشناخت دردا! درد پنهان علی
چون کبوتر ماند در چاه شب افغان علی
شعری به رسم هدیه... سلامی به رسم یاد
روز تولد تو سپردم به دست باد