یک گوشه نشسته عقده در دل کردهست
مرداب که سعی خویش زائل کردهست
سنگها آینهها نام تو را میخوانند
اهل دل، اهل صفا، نام تو را میخوانند...
شد به آهنگ عجیبی خاک ما زیر و زبر
خانهها لرزید و لرزیدند دلها بیشتر
باز گویا هوای دل ابریست
باز درهای آسمان باز است