رسیدی و پر و بال فرشتهها وا شد
شب از کرانۀ هستی گذشت و فردا شد
هر زمانی که شهیدی به وطن میآید
گل پرپر شده در خاطر من میآید
آن روز، گدازۀ دلم را دیدم
خاکستر تازۀ دلم را دیدم
بیا به خانه که امّید با تو برگردد
هزار مرتبه خورشید با تو برگردد
میرسم خسته میرسم غمگین
گرد غربت نشسته بر دوشم