اول دفتر به نام خالق اکبر
آنکه سِزَد نام او در اولِ دفتر
سر تا به قدم آینۀ حسن خدایی
کارش ز همه خلق جهان عقدهگشایی
دین را حرمیست در خراسان
دشوار تو را به محشر آسان
ای همه جا یار رسولِ خدا
محرم اسرار رسولِ خدا
گفتم به گل عارض تو کار ندارد؛
دیدم که حیایی شررِ نار ندارد