خوشا که خط عبور تو را ادامه دهیم
شعاع چشم تو را تا خدا ادامه دهیم
آدم در این کرانه دلش جای دیگریست
این خاک، کربلای معلای دیگریست
کس راز حیات او نداند گفتن
بایست زبان به کام خود بنهفتن
کنج اتاقم از تب و تاب دعا پر است
دستانم از «کذالک» از «ربنا» پر است