ای دل سوختگان شمع عزای حرمت
اشک ما وقف تو و کربوبلای حرمت
کسی که عشق بُوَد محو بردباری او
روان به پیکر هستیست لطف جاری او
هر زمانی که شهیدی به وطن میآید
گل پرپر شده در خاطر من میآید
عالمى سوخته از آتش آهِ من و توست
این در سوخته تا حشر گواهِ من و توست