هان این نفس شمرده را قطع کنید
آری سر دلسپرده را قطع کنید
گفتیم وقت شادی و وقت عزا، حسین
تنها دلیل گریه و لبخند ما حسین
تفسیر او به دست قلم نامیسّر است
در شأن او غزل ننویسیم بهتر است
رساندهام به حضور تو قلب عاشق را
دل رها شده از محنت خلایق را
اگر خدا به زمین مدینه جان میداد
و یا به آن در و دیوارها دهان میداد
ای انتظارِ جاری ده قرن تا هنوز
بیتو غروب میشود این روزها هنوز
در ساحل جود خدا باران گرفته
باران نور و رحمت و احسان گرفته
سیلاب میشویم و به دریا نمیرسیم
پرواز میکنیم و به بالا نمیرسیم