مردم که شهامت تو را میدیدند
خورشید رشادت تو را میدیدند
باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟
آسمان از ابر چشمان تو باران را نوشت
آدم آمد صفحهصفحه نام انسان را نوشت
وقتی نمازها همه حول نگاه توست
شاید که کعبه هم نگران سپاه توست
این زن که از برابر طوفان گذشته بود
عمرش کنار حضرت باران گذشته بود