ای حرمت قبلۀ مراد قبایل!
وی که بوَد قبله هم به سوی تو مایل
پروندۀ جرم مستند را چه کنم؟
شرمندگی الی الابد را چه کنم؟
در شور و شر حجاز تنهاست علی
در نیمهشبِ نماز تنهاست علی
از باغ میبرند چراغانیات کنند
تا کاج جشنهای زمستانیات کنند
آن جانِ جهانِ جود برمیگردد
ـ بر اجدادش درود ـ برمیگردد
در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم
اصلاً به تو افتاد مسیرم که بمیرم
شبنشینانِ فلک چشم ترش را دیدند
همهشب راز و نیاز سحرش را دیدند
مستی نه از پیاله نه از خم شروع شد
از جادۀ سهشنبه شب قم شروع شد
گل بر من و جوانى من گریه مىکند
بلبل به همزبانى من گریه مىکند