عالم همه مبتدا، خبر کرببلاست
انسان، قفس است و بال و پر کرببلاست
تویی که نام تو در صدر سربلندان است
هنوز بر سر نی چهرۀ تو خندان است
یک پنجره، گلدانِ فراموش شده
یک خاطره، انسانِ فراموش شده
به تعداد نفوس خلق اگر سوی خدا راه است
همانقدر انتخاب راه دشوار است و دلخواه است
مرا مباد که با فخر همنشین باشم
غریبوار بمیرم، اگر چنین باشم
صدای کیست چنین دلپذیر میآید؟
کدام چشمه به این گرمسیر میآید؟