ای کاش که در بند نگاهش باشیم
دلسوختۀ آتش آهش باشیم
عشق با نامِ شما درصددِ تاختن است
نام تو معنی دل بردن و دل باختن است
ما گرم نماز با دلی آسوده
او خفته به خاکِ جبهه خونآلوده
آنجا که دلتنگی برای شهر بیمعناست
جایی شبیه آستان گنبد خضراست
مرا مباد که با فخر همنشین باشم
غریبوار بمیرم، اگر چنین باشم
صدای کیست چنین دلپذیر میآید؟
کدام چشمه به این گرمسیر میآید؟