ای حرمت قبلۀ مراد قبایل!
وی که بوَد قبله هم به سوی تو مایل
در سرم پیچیده باری، های و هوی کربلا
میروم وادی به وادی رو به سوی کربلا
بیا به خانه که امّید با تو برگردد
هزار مرتبه خورشید با تو برگردد
گفتم به گل عارض تو کار ندارد؛
دیدم که حیایی شررِ نار ندارد
گل بر من و جوانى من گریه مىکند
بلبل به همزبانى من گریه مىکند