میان باطل و حق، باز هم مجادله شد
گذاشت پا به میان عشق و ختم غائله شد
سلام فلسفۀ چشمهای بارانی!
سلام آبروی سجدههای طولانی!
غبار خانه بروبید، عید میآید
ز کوچههاست که بوی شهید میآید
که دیده زیر زمین باغ بیخزانی را؟
نهانتر از سفر ریشهها جهانی را
اگر چه خانه پر از عکس و نام و نامۀ توست
غریب شهری و زخمت شناسنامۀ توست