ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
آدم در این کرانه دلش جای دیگریست
این خاک، کربلای معلای دیگریست
کنج اتاقم از تب و تاب دعا پر است
دستانم از «کذالک» از «ربنا» پر است
اینک زمان، زمان غزلخوانی من است
بیتیست این دو خط که به پیشانی من است
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام