خوشا آنان که چرخیدند در خون
خدا را ناگهان دیدند در خون
اول دفتر به نام خالق اکبر
آنکه سِزَد نام او در اولِ دفتر
آدم در این کرانه دلش جای دیگریست
این خاک، کربلای معلای دیگریست
کنج اتاقم از تب و تاب دعا پر است
دستانم از «کذالک» از «ربنا» پر است
بهنام او که دل را چارهساز است
به تسبیحش زمین، مُهر نماز است