ابرازِ دوستی، به حقیقت زیارت است
آری مرامِ اهل محبت، زیارت است
عالم همه مبتدا، خبر کرببلاست
انسان، قفس است و بال و پر کرببلاست
ای کاش تو را به دشت غربت نکُشند
لبتشنه، پس از دعوت و بیعت نکشند
آن گوشه نگاه کوچکی روییدهست
بر خاک پگاه کوچکی روییدهست
یک پنجره، گلدانِ فراموش شده
یک خاطره، انسانِ فراموش شده
از هالۀ انتظار، خواهد آمد
بر خورشیدی سوار خواهد آمد
بیتابتر از جانِ پریشان در تب
بیخوابتر از گردش هذیان بر لب
هرچند نفس نمانده تا برگردیم
با این دل منتظر، کجا برگردیم؟
گهگاه تنفسی به اوقات بده
رنگی به همین آینهٔ مات بده