کلامش سنگها را نرم میکرد
دلِ افسردگان را گرم میکرد
ای دلنگران که چشمهایت بر در...
شرمنده که امروز به یادت کمتر...
با دشمن خویشیم شب و روز به جنگ
او با دم تیغ آمده، ما با دل تنگ
برخیز که راه رفته را برگردیم
با عشق به آغوش خدا برگردیم
بىسر و سامان توام يا حسين
دست به دامان توام يا حسين