رها شد دست تو، امّا دل تو...
کنار ساحل دریا، دل تو...
ای دلنگران که چشمهایت بر در...
شرمنده که امروز به یادت کمتر...
با دشمن خویشیم شب و روز به جنگ
او با دم تیغ آمده، ما با دل تنگ
امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری
همّت ای جان که دل از بند هوا بگشاییم
بال و پر سوی سعادت چو هما بگشاییم
برخیز که راه رفته را برگردیم
با عشق به آغوش خدا برگردیم