گل کرده در ردیف غزلهای ما حسین
شوری غریب داده به این بیتها حسین
عشق با نامِ شما درصددِ تاختن است
نام تو معنی دل بردن و دل باختن است
صلاة ظهر شد، ای عاشقان! اذان بدهید
به شوق سجده، به شمشیر خود امان بدهید
آسمان از ابر چشمان تو باران را نوشت
آدم آمد صفحهصفحه نام انسان را نوشت
وقتی نمازها همه حول نگاه توست
شاید که کعبه هم نگران سپاه توست
اشکها! فصل تماشاست امانم بدهید
شوقِ آیینه به چشم نگرانم بدهید