ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
سجادۀ سبز من چمنزاران است
اشکم به زلالی همین باران است
آورده است بوی تو را کاروان به شام
پیچیده عطر واعطشای تو در مشام
میگریم از غمی که فزونتر ز عالَم است
گر نعره برکشم ز گلوی فلک، کم است
شکست باورت، ای کوه! پشت خنجر را
نشاند در تب شک، غیرت تو باور را
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد