گواهی میدهد انجیل هم آیات قرآن را
نمیفهمم تقلای مسیحیهای نجران را
میان باطل و حق، باز هم مجادله شد
گذاشت پا به میان عشق و ختم غائله شد
سجادۀ سبز من چمنزاران است
اشکم به زلالی همین باران است
موسایی و صد جلوه به هر طور کنی
هر جا گذری، حکایت از نور کنی
آورده است بوی تو را کاروان به شام
پیچیده عطر واعطشای تو در مشام
احساس از هفت آسمان میبارد، احساس
بوی گل سرخ است يا بوی گل ياس؟
از جوار عرش سرزد آفتاب دیگری
وا شد از ابوا به روی خلق، باب دیگری...