موسایی و صد جلوه به هر طور کنی
هر جا گذری، حکایت از نور کنی
حس میشود همواره عطر ربنا از تو
آکنده شد زندان هارون از خدا از تو
احساس از هفت آسمان میبارد، احساس
بوی گل سرخ است يا بوی گل ياس؟
از جوار عرش سرزد آفتاب دیگری
وا شد از ابوا به روی خلق، باب دیگری...
میشود بر شانۀ لطفت پریشان گریه کرد
پابرهنه سویت آمد مثل باران گریه کرد