یاد تو گرفته قلبها را در بر
ماییم و درود بر تو ای پیغمبر
آن را که ز دردِ دینش افسونی هست
در یاد حسین، داغ مدفونی هست
دری که بین تو و دشمن است خیبر نیست
وگرنه مثل علی هیچکس دلاور نیست
هجده بهار رفت زمین شرمسار توست
آری زمین که هستی او وامدار توست
قلم به دست گرفتم، خدا خدا بنویسم
به خاطر دل خود، نامهای جدا بنویسم