خوشا آنان که چرخیدند در خون
خدا را ناگهان دیدند در خون
چون غنچۀ گل، به خویش پیچید، علی
دامن ز سرای خاک، برچید علی
با کعبه وداع آخرین بود و حسین
چون اهل حرم، کعبه غمین بود و حسین
تویی که نام تو در صدر سربلندان است
هنوز بر سر نی چهرۀ تو خندان است
به تعداد نفوس خلق اگر سوی خدا راه است
همانقدر انتخاب راه دشوار است و دلخواه است
بهنام او که دل را چارهساز است
به تسبیحش زمین، مُهر نماز است
بر دامن او، گردِ مدارا ننشست
سقّا، نفسی ز کار خود وا ننشست