خوشا آنان که چرخیدند در خون
خدا را ناگهان دیدند در خون
گاهگاهی به نگاهی دل ما را دریاب
جان به لب آمده از درد، خدا را، دریاب
در کربلا شد آنچه شد و کس گمان نداشت
هرگز فلک به یاد، چنین داستان نداشت
بهنام او که دل را چارهساز است
به تسبیحش زمین، مُهر نماز است
جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم